۱۳۸۸ آبان ۵, سه‌شنبه

روزهای آخر

من برگشتم... البته نه جایی رفته بودم .. نه اتفاقی برام افتاده بود... فقط خسته شده بودم و درگیر... دانشجوی حقوق شدم ... واقعا رشته سنگینیه... اما علاقه من به این رشته باعث شده که اصلا کم نیارم... رشته قبلی که میخوندم فقط شب امتحان کتاب رو باز میکردم... ولی حالا از وقتی کتاب رو خریدم شروع به خوندن کردم... درسته که قوانین مسخره و مزخرفی داریم... ولی باید این قوانین رو دونست تا بشه ازش انتقاد کرد... در ضمن در موقعیت فعلی اگر به همین قوانین چرند هم عمل بشه و قانون جنگل اجرا نشه خیلی از مشکلات حل میشه...
یه جورایی دوست دارم بخونم تا بنویسم... احساس میکنم که بی دلیل نیست که میگن 2 تا بشنو و یکی بگو... من از نوشتن خودم نتیجه خاصی نمیگیرم... ولی از خواندن بقیه لذت میبرم... دقیقا به همین دلیله که حتی یک خبر هم از دستم در نرفت و در جریان مو به مو اخبار جدید هستم.. حتی دیروز پیام ویدئویی کروبی رو هم با بد بختی دیدم... از همه بدتر و دردناک تر اعدام بهنود بود... عده ای از رضایت ندادن مادر مقتول ناراحت بودند.. در صورتی که من اصلا ازش ناراحت نبودم ... من میگم اصلا حکم اعدام بهنود نباید صادر میشد که حالا منتظر رضایت باشیم... مقصر مادر مقتول نیست.... مقصر قوه قضاییه میلی است...

البته این هم از مضحکه های قانون مجازات اسلامی!! است... قبل از انقلاب اطفال به سه دسته 6تا12 - 12تا 15- 15 تا 18 تقسیم میشدند و هرکدوم مجازات خاص خود را داشتند .. ولی در صورت قتل مجازات دسته آخر هم از 8 سال حبس بیشتر نبود... ولی بعد از انفلاب سن 9 سال برای دختر و 15 سال برای پسر مشخص شد... که بعد از مدتی تازه فهمیدند که دیگه آش خیلی شور شده و تصمیم گرفتند رشد رو هم به شرایط مجرم اضافه کنند.... ولی اینکه تشخیص رشد با چه کسی باید باشه هنوز هیچ کس نفهمیده... یعنی اگر یه دختربچه 10 ساله کسی رو بکشه و دادستان تشخیص رشد بده... دختر باید بره پای چوبه دار... تصور این صحنه رو بکنید... نمیدونید باید بخندید یا گریه کنید....
مثل اینکه خیلی جوگیر شدم... تازه اول راهم دارم از قوانین مینویسم....
اصلی ترین دلیل نوشتم امروز هم اطلاع رسانی برای یه حماسه دیگه بود... روز 13 آبان ... باید دوباره خودمون رو نشون بدیم... خیلی خوشحالم که اسکناس نویسی هم با اعتراض بانک مرکزی به یه جنبش تبدیل شد...از اون هم میشه برای اطلاع رسانی استفاده کرد... من حتی جایی که نمیشناسم و احتمال میدم لاشخورها باشند به روش خودم اطلاع رسانی میکنم... میگم مثل اینکه تمومی نداره.. دوباره 13 آبان میخواد شلوغ بشه...

پ.ن1: دست گل تمام دانشجوها درد نکنه... حسابی حال کودتاچیان رو گرفتند....
پ.ن2: از ابراز محبت همه دوستان تو این مدت ممنونم... احساس میکنم ناخنک داره به روزهای آخر نزدیک میشه...

۲۱ نظر:

GHOST گفت...

بسیجی مخلص:

من یک بسیجی مخلص عاشق رهبر عزیزم هستم..در اسلام تجاوز به کافران ثواب است..گردن زدن آنها ثواب است..و خون آنها مباح..در راه پیشرفت اسلام ..اگر خواهرم هم ضد ولایت فقیه باشد به امر آقا واجب التجاوز محسوب میشود...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
مطلبی رو که خوندید از زبان یک بسیجی زده شده...
چند خطی رو در موردش نوشتم.

خط خطی GHOST در 5 آبان
سبز باشید

newsens گفت...

بسلامتی، شدیداً موافق درس خوندنم، خودمم دارم هم واسه آیلتس می خونم هم واسه PHD حسابی سرم شلوغه ولی نوشتن رو ترک نمی کنم. بنویس برادر تا بخوانند و بدانند که ما بیشماریم

خانومی گفت...

خوشحالم برگشتی... دلمون تنگ شده بود... رشته ی جدیدتم مبارک امیدوارم موفق باشی... راستی جوابت رو تو کامنتدونی وبلاگمون دادم... جوابها رو اونجا میدم که بقیه هم که میان میخونن ببینن.

آزاده گفت...

سلام ...
تبریک میگم ...
امیدوارم توی این رشته موفق باشی

jiiiiigh گفت...

نظر اول چقدر تکونم داد ..

خوشحالم و تبریک میگم به خاطر قبول شدن .. امیدوارم همیشه همیشه موفق باشی ..

تو یونی ما که فقط بسیجی ها حق حرف زدن دارن .. خودت بهتر می دونی که .. اون ورقی که اونا زده بودن 11 آبان بود که هنوز کشف نکردم برای چی!!!!! البته بعد از شاهکارهای من و یه نفر دیگه همه کاغذا رو برداشتن .. خود ترسوشون ..

هاD گفت...

درس خوندن بهترین کاره . موفق باشی :)

ناشناس گفت...

سلام من از طرفداران شما هستم این چند وقت که نبودید بد جوری حوصله مان سر رفت امید وارم که در درسهایت موفق باشی

یه فنجون چایی داغ گفت...

یکی منو هول بده میخوام درس بخونم

ناشناس گفت...

سلام
خوشحالم كه سلامتي...در مورد رشته ات هم بايد بگم جنبش به همه رشته نياز داره ديگه...شايد رفتي شدي قاضي...مگه نه؟؟

راستي شما تازه شروع كردي و من تازه فيلتر شدم...چيكار كنم؟؟؟

به اميد آزادي سبز...

"خاكستر"

پسرخوانده گفت...

این همون گرفتاری که هممون تقریبا دچارش شدیم.
وقتی زیاد می‌خونی، نیاز به نوشتنت به صورت خواندن ارضا می‌شه.
نویسنده‌های بزرگ جهان هم گاهی دچار این مشکل می‌شن و به همین دلیل دست از خوندن بر می‌دارن تا بتونن دوباره بنویسن!
این لینک رو از دست نده:
http://www.k1-online.com/archives/002668.php

پایان یه وبلاگ از نظر من یعنی فاجعه!

پسرخوانده گفت...

تبریک واسه دانشگاه!

مهندس باکره گفت...

سلام
حتما منتظر 13 آبان و 22 بهمن و روزهای دیگر برای آزادی هستیم روزهای که دولت مردم را دعوت می کرد تا برای خود تبلیغ کند حالا بایدبرعکس عمل کند ...

مهندس باکره گفت...

سلام
حتما منتظر 13 آبان و 22 بهمن و روزهای دیگر برای آزادی هستیم روزهای که دولت مردم را دعوت می کرد تا برای خود تبلیغ کند حالا بایدبرعکس عمل کند ...

پرارین گفت...

تبریک می گم :)
از این پس دعوتید به شوخی با حقوق

خاکستر گفت...

سلام
ما به درجه فیلترینگ نایل شده بودیم...واسه همین وب جدیدی رو راه اندازی کردم...
سر بزنی خوشحال میشم...

به امید آزادی سبز...

آزاده گفت...

تولدت مبارک

فاطمه گفت...

يعني بانك مركزي اعتراض كرده به اين پول نويسي ها ؟ من چيزي نشنيدم آخه ؟
بعد ناخنك داره به روزهاي آخر ميرسه ؟!

محمدرضا . م گفت...

درود رفیق
این بار آمدم مژده دهم تولد سبز سرزمین مان را در خزان
منتظرتان هستم
با تولد سبز آپم رفیق

آزاده گفت...

ای بابا! ناخنک تو هم که فیلتر شدی!

ناشناس گفت...

چقدر جات خالیه پسر!! 8(((

ناشناس گفت...

چقدر جات خالیه پسر!! 8(((