۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

باز هم اخبار

حوصله وبلاگ نویسیم کمتر شده...دیگه نای نوشتن ندارم... اما اتفاقات امروز به من هم نیرو داد... همین امروز صبح داشتم به یکی از دوستانم میگفتم سکوت کروبی و موسوی اشتباهه... اگر سکوت کنند بحث ها تموم میشه و بعد میان سراغ خودشون...بعد هم گفتم دانشگاه ها شروع شد ..ولی خبری نشد... نمیدونستم که امروز روز اول دانشگاه تهرانه...
بعد از ظهر 180 درجه همه چیز تغییر کرد... راستش تا قبل از نامه های آتشین کروبی... ازش بدم میومد... بعد از نامه های دلچسبش اون احساس بد از بین رفت...
1- با دیدن این نامه امروز بی اختیار قربون صدقه اش رفتم... از شجاعت بینظیرش که بت بزرگ رو نشانه گرفت... سپاه و خرید مخابرات ... نیروی تحت فرمان فرمانده ...حمایت عالی از آیت الله دستغیب...

2-بیاینه شماره 13 موسوی رو هم ببینید... او هم خوب شرایط رو ترسیم کرده... ولی راستش نامه کروبی بیشتر چسبید....موسوی در این بیانیه به طور تلویحی از همین حالا برای 22 بهمن از مردم دعوت کرده... پیش به سوی اطلاع رسانی...روز قدس نشون داد که در صورت داشتن فرصت برای اطلاع رسانی باز هم بیشماریم...

3-با این همه تهدید به دستگیری و تعطیلی دانشگاه .. امروز دانشجویان گل کاشتند...شروع خوبی بود... کاش من هم دانشجوی این دانشگاه بودم..!!!

4- بازی پرسپولیس استقلال قرار سبز بعدیه... از همین حالا شروع کنید...

خلاصه که امروز از اون روزها بود...
پ.ن: میگن رئیس سازمان ملل کلید رو داده به ا.ن .. گفته هروقت سخنرانیت تموم شد چراغها رو خاموش کن .. در رو قفل کن برو....

۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه

کاش نیویورک بودم

بهتره زیاد جو زده نشیم... از ترفندهای رسانه میلی هم استفاده نکنیم... اینکه یه گوشه از تظاهرات رو بارها نشون بدیم و بگیم خیلی بودیم... قبول دارم تعداد خیلی بیشتر از سالهای گذشته بود.. چون سالهای گذشته فقط سلطنت طلبان و کمونیستها و مجاهدین میرفتند... ولی در مقایسه یا ایرانیان مقیم اونجا و آزادی اطلاعات و اعتراض این جمعیت خیلی کم بود... اگر 10 درصد افراد مقیم آمریکا میرفتند خیلی بیشتر میشد....ولی به هر حال همین تعداد هم خیلی خوب از خجالتش دراومدند... هتل محل اقامتش هم پیدا کردند و کاری کردند شب تا صبح کابوس (خواب مصباح) ببینه... کاش نیویورک بودم و تلافی میکردم... توی ایران مردم شجاعت رو معنی کردند... انتظار ما بیشتر بود... شاید برای همینه که دلم نمیخواد از ایران برم ..مبادا فراموش کنم...
هیچ وقت زندگی در خارج از کشور جزء رویاها و آرزوهام نبوده... دوست دارم همه جای دنیا رو ببینم ولی اصلا دلم نمیخواد برای همیشه اونجا زندگی کنم... یک بار هم به یکی از دوستان گفتم خاک ایران رو با بهشت عوض نمیکنم...خدا رو چه دیدید؟؟ شاید روزی مجبور شدم برم...
اگر برگردیم به 28 سال قبل و محل تولدم رو از خودم بپرسند باز هم ایران رو انتخاب میکنم ..ولی خواهش میکردم زمان رو تغییر بدن...یعنی 60 سال دیگه ... من به این موضوع ایمان دارم که در آینده نه چندان دور ..حتی شاید ما هم ببینیم.. ایران متحول خواهد شد ... و به این موضوع هم ایمان دارم ظلم موجود خیلی زودتر از وقتی که فکر میکنیم نابود میشه... و بعد از برقراری نظام مردمی.. ایران به سمت تحول خواهد رفت... ایران برای تبدیل به کشوری پیشرفته هیچ چیز کم نداره... دیگه از مالزی که بدتر نیستیم... کره جنوبی 30 سال پیش از دیدن شهر تهران حسرت میخورد و صادراتش یک ششم ایران بود .. و حالا صادرات کره جنوبی 15 برابر ایرانه...این از خدمات 30 ساله است!!!..
پ.ن: باور کنید من از فیل-تر شکن به خصوصی استفاده نمیکنم... همون الت-را سورف نسخه 5/9 ... که مرتب آی پی رو تغییر میده... در ضمن خیلی از اوقات هم کار نمیکنه... به خصوص بعد از روز جهانی ایران(قدس سابق)
پ.ن2: چقدر سخنرانی ا.ن جذاب بود.. صندلیها واسش دست میزدند .. چون آدم روش نبود...رکورد کمرتین شنونده رو در تاریخ سازمان ملل شکست ... حتی لبنانی ها هم سالن رو ترک کردند...
پ.ن3: خوشحالم از اینکه روز به روز به تعداد دوستانی که بلاگفا رو ترک میکنند اضافه میشه... بلاگفا علاوه بر اینکه تمام وبلاگهای معترض رو بسته.... روز ایران و فرداش هم بسته بود... یعنی هروقت ما دوست داریم بنویسید...دوستان من دیر اومدید.. ولی خوش اومدید

۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

هموطن نوبت شماست...

دیگه با تمام وجود حس کردم که خدا خیلی دوستمون داره... وقتی حتی توی اعلام عید فطر هم آبروی ما رو میخره.. وقتی حتی نزدیک ترین مراجع به حکومت هم امروز رو عید فطر اعلام میکنه.. من دیروز به هرکس که تونستم اس ام اس دادم و گفتم که عید نیست.. امروز هم حسابی مانور دادم... حتی به افراد مذهبی بیطرف که معمولا وارد بحث این جریانات نمیشدند گفتم که عید نبوده و عمدا یا سهوا!!! عید فطر اعلام شده.. حسابی عصبی شده بودند که اعتقاداتشون هم بازیچه شده.. به همه گفتم دیروز رو روزه گرفتم و امروز عید فطر منه... از جمعه تا به حال مثل کسانی که مشکل روانی دارند چند بار در روز به شیوه فوتبالیستها (زمان گل زدن) خوشحالی میکنم... دوستانی که نبودند بدونند که جمعه یک روز رویایی بود.. من که هفته اول بعد از انتخابات خیلی هیجان زده نبودم و اصلا تظاهرات نرفتم... بعد از تهدیدات بیشتر تحریک شدم و جمعه بعد از چند بار ناکامی یک روز بینظیر رو دیدم... اصلا مثل یک خواب بود..
یک مطلب دیگه هم میخوام بگم ... میدونم هموطنان مقیم آمریکا اینجا رو یا اصلا نمیخونند یا تعدادشون خیلی کمه.. ولی این بحث رو باید مطرح کنم... همه میدونند... کسانی که اینجا به صورت کاملا صلح آمیز اعتراض کردند چه مصیبتهایی کشیدند... تمام ارتباطات مخابراتی و اینترنتی رو قطع کردند... روزنامه ها رو توقیف کردند... هموطنانمون رو به خصوص زنان و دخترانمون رو به قصد کشت زدند ... دستگیر کردند .. شکنجه و تجاوز کردند... کشتند ... و حتی در صورتی که با خوش شانسی آزاد بشن از تحصیل و کار و تمام حقوق اجتماعی محروم میشن... جرم سیاسی تعریف کردند... ولی با همه تهدیدات و شکنجه ها حماسه آفریدند... به ایرانی بودنم با تمام وجود افتخار کردم... دلم میخواست پای تک تکشون رو ببوسم... فکر نمیکنم در هیچ کجای دنیا وقتی این همه ضرب و شتم کشتار و تهدید باشه مردم جرات اظهار نظر پیدا کنند.. ولی اینجا ایران من همه چیز بینظیره...روی صحبتم با هموطنان مقیم آمریکاست...
شما با خیال راحت میتونید با همدیگه تماس بگیرید... تجمع کنید بدون اینکه خون از بینی کسی بیاد .. حتی در صورت خشونت نهایتا چند روز دستگیر و آزاد میشید... جرمی به نام جرم سیاسی وجود نداره... اصلا براندازی بیشتر شبیه به طنزه... چون حکومتی (به معنای ایران) وجود نداره که بخواد برانداخته بشه.... همه چیز در کنترل مردمه.. به سیاست های بهداشتی و اقتصادی با خیال راحت اعتراض میکنید .. حتی به بالاترین مقام کشور فحاشی میکنید... اون فرد عراقی که به بالاترین مقام سیاسی قدرتمندترین کشور دنیا لنگه کفش پرتاب کرد آزاد میشه.. در صورتی که اینجا کمترین مجازات اعدامه... اگر هنوز کمی غیرت ایرانی توی وجود شماست وظیفه تونه که استقبال!!! خوبی از ا.ن بکنید.... میگم وظیفه چون منت نیست... شما به ما لطف نمیکنید.. برای کشور خودتون باید هر کاری بکنید.. اگر در نیویورک یا هرجای دیگه هستید و میتیونید به نیویورک برید باید اینکار رو بکنید.... اگر به این حرفها بخندید لطف کنید ملیت خودتون رو از هویتتون پاک کنید... چون من دیگه شما رو به عنوان هموطن نمیشناسم و به نظرم مایه ننگ کشوری مثل ایران و مردم شجاعش میشید...
این بار نوبت شماست..
پ.ن:چند وقت پیش یه انتقاد از صدا-ی آمریکا کردم و گفتم حرفهای مخالف روبه جای اینکه باهاشون بحث کنه خفه میکنه... اما مثل اینکه رویه شون عوض شده.. حالا این شبکه رو دوست دارم.. رسما از ا.ن و فرمانده دعوت کرده توی یک برنامه زنده مناظره کنند.. حتی حاضر شده امکانات تلویزیونی رو به محل اقامتشون ببره و جلوی چشم همه بحث کنند....این یعنی آزادی ....نه اینکه توی یه دادگاه که هیچ خبرگزاری نیست فیلمبرداری کنند و در صورتی که حرفهای متهمان به مذاقشون خوش نیاد نابودشون کنند...من فقط دادگاه پخش مستقیم که متهمان هم از پخش خبر داشته باشند برام معتبره...
راستی عید فطر (دوشنبه) بر همه هموطنانم مبارک...

۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

اشتباه کردم

قبل از هر حرفی بابت اینکه گفتم سرد شدیم از همگی معذرت میخوام... راستش من توی خواب هم نمیدیدم دوباره چنین جمعیتی بیان... یعنی وقتی داشتم میرفتم حداکثر در خوشبینانه ترین حالت تصور یک سوم این جمعیت رو داشتم... واقعا روحیه گرفتم .. امروز محل کارم همه فهمیدند که خیلی شارژم... دیگه دپرس نبودم ... شادی رو با تمام وجود حس کردم... خدا رو شکر کردم به خاطر اینکه هنوز فراموشمون نکرده... الان که دارم اینجا مینویسم نمیدونم از کجا شروع کنم... فقط بگم که لذت بخش ترین روز در 3 ماه اخیر بود... شاید جمعیت به اندازه 25 خرداد نبود.. ولی اینکه بعد از مدتی سکوت دوباره اینطور همدیگه رو پیدا کنیم واقعا عالی بود... تصور چنین روزی رو نداشته باشی و یک دفعه ذوق زده بشی...
دوستانی که درباره زودپز و انفجار مردم تردید داشتند ..بهتره یک بار دیگه فیلمها رو ببینند... بیشتر از هرچیز آبروریزی جلوی خبرگزاریهای دنیا لذت داشت... بدون اینکه به مردم بگن کلی خبرنگار خارجی دعوت کردند که نشون بدن همه چیز تموم شده ... حداقل 200 هزار نفر سیاه لشکر جمع کرده بودند... حتی اگر بخواین بهتون میگم 10 تا از اتوبوسهای این افراد جمعه شب کجا مهمون بودند... یک حسینیه توی جنوب شرق تهران... این رو با چشمهای خودم دیدم...جالب اینجاست که رسانه میلی و خبرگزاریهای کودتاچیان همه چیز رو انکار میکرد.. در صورتی که مردم ایران دوباره تیتر اول خبر یاهو بودند...
فوتبال دیشب هم خیلی جالب بود... فیلم پ.رنو هم میخواستند سانسور کنند اینقدر طول نمیکشید... راستش دیشب خیلی ناراحت شدم وقتی فهمیدم ورزشگاه هم رفتیم و من نمیدونستم... ولی از رادیو شعارها رو شنیدم و جالبتر اینکه گزارشگر رادیو میگفت 45 هزار تماشاچی اومدند.. امروز همه خبرگزاریها اعلام کردند با حضور 85 هزار نفر رکورد تماشاچی شکست...
شنیدم دیروز پسر شریعتمداری ( بخوانید سگ پاسوخته) با چاقو به خاتمی حمله کرده و مردم جلوش رو گرفتند .... یک سوال دارم اگر پسر کروبی به ا.ن یا حتی یکی از وزراش حمله میکرد الان چه آشوبی بود؟؟؟؟
مردم نشون دادند که نفهم نیستند... البته بگم حداقل 6-7 نفر رو میشناسم که دوست داشتند بیان و خانواده (همسر یا پدرو مادر) نگذاشتند بیان... من قول میدم که اگر این تظاهرات بدون خشونت و حمله سگها بود و مردم از جونشون و عزیزانشون اطمینان داشتند 3 میلیون نفر میومدند که نشون بدن خر نیستند... خودشون میدونند که اکثر جامعه دانشگاهی و تحصیل کرده و کسانی که کمی از عقلشون استفاده میکنند سر از کار این نظام در میارند .. و مخالفند... حاضرم قسم بخورم حتی یک نفر از اون 14 میلیون(بخوایند 19 میلیون) اعترافات زندانیان رو باور نکرد و همگی خندیدند... نمیدونم کی میخوان بفهمند که الان سال 58 نیست... مردم خیلی باشعورتر شدند... هنوز در اون سالها زندگی میکنند...
یک مطلب دیگه.. من نقطه مقابل فمینیسم نیستم ... یعنی ضد زن نیستم... ولی به این راحتی هم ازشون تعریف نمیکنم.. اما یک واقعیت رو باید بگم.. در اکثر تظاهراتها توی دنیا تعداد مردان حداقل 4-5 برابر زنانه... چون به هرحال زنان به خاطر وضعیت جسمی آسیب پذیرترند... اما در ایران باید اعتراف کنم که اگر خانومها از آقایون جلوتر نبودند یک قدم هم عقب تر نبودند... حضور و شجاعت خاونمها روی ما رو کم کرد... غیرت ایرانی رو به طور واقعی نشون دادند... و نشون دادند که به هیچ وجه پا پس نمیکشند و روی آقایون رو سفید کردند... این رو گفتم شاید آقایون یک کم به خودشون بیان ....درسته ما هم بودیم .. ولی به طور نرمال باید چندین برابر باشیم... صف اول بعضی از تجمعات دیروز رو خانومها تشکیل دادند...
دیروز از یکی از دوستان شنیدم بعد از ظهر میدان هفت تیر درگیری شدید بوده... به نظر اشتباهه .. توی همین فرصت به اسم ما بانک و ماشین مردم رو آتیش میزنند.. دلیل برای درگیر عصر نبود...
پ.ن: شنیدم شیراز و مشهد و اصفهان و تبریز و قم هم با پا خواستند.... دوستان خبر موثق دارند بگن...
پ.ن2: فعلا که توی نیویورک هیچ هتلی حاضر نمیشه به ا.ن جا بده... منتظر نیویورک و بازگشایی دانشگاهها باشید...
این لینک رو حتما ببینید .. طرح خیلی خوبیه

۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

سکوت= وحشی گری بیشتر

از امروز تحریم اس ام اس رو شکستم... به دهها نفر خبر دادم و برای جمعه دعوتشون کردم... تعداد شبنامه ها خیلی زیاد شده... حتی یک شبنامه دیدم که نوشته یک نفر به نام میزایی بود که بعد از پرس و جو شنیدم اوایل انقلاب قرار بوده نخست وزیر بشه... این چند روز همه رو دعوت کنیم...بزرگترین مشکل کودتاچیان موضع گیری مشخص سید حسن خمینی بود... وقتی 1 ساعت بعد از آزادی بهشتی قبل از طلوع آفتاب به دیدنش میره .. از صد تا فحش برای آقایون بدتر بود...
بد نیست آخرین نامه کروبی در باره تجاوز و نامه آیت الله منتظری رو هم بخونید... بعید نیست منتظری هم همین روزها به سرنوشت احمد خمینی دچار بشه.. در مورد امام جمعه هم حرف و حدیث زیاده..قرار نیست ما منتظر نماز جمعه بشیم... کروبی از ما دعوت کرده.. فرمانده هم تهدید کرد... از گوشه و کنار خبر میرسه موسوی هم میاد... پس هر کس امام جمعه بود میریم... اگر نریم..باید تا ابد خفه بشیم... این راهپیمایی یه فرصت نابه بعد میریم واسه بازگشایی دانشگاهها و احتمالا دفعه بعد 22 بهمن باید بریم.. پس بی جهت عذر و بهانه نیارید... من که مخالف بودم به خاطر این بود که میگفتم از حضورمون سوءاستفاده میکنند.. اما بعد از تهدیدات و ترس کودتاچیان فهمیدم حضورم لازمه... حتی اگر میترسید با ماشین بیاید ... خون هموطنامون بیشتر از این حرفها می ارزه...
به خاطر تشکر از کروبی ..به خاطر خون هموطنامون.. به خاطر خبر اول شدن در دنیا باید بریم.. 2 مهر ا.ن میخواد توی نیویورک زر بزنه... اگر بریم.. هموطنامون توی نیویورک هم انرژی میگیرند...
کودتاچیان با افتخار میان میگن مردم هشیارند و توطئه رو خنثی کردند و حقیقت رو فهمیدند... یعنی اگر سکوت کنیم تایید شون کردیم... پخش کردن دعوتنامه کار خیلی سختی نیست... 100 تا پاکت بگیرید... از دعوتنامه پرینت بگیرید یا بنویسید... خیلی شیک توی پاکت بگذارید و توی خیابون از دستتون بندازید... میگم پاکت .. چون کاغذ معمولی رو کسی بر نمیداره.. ولی پاکت رو هر کس ببینه بر میداره...
اگر این روزها سکوت کنیم ..نه تنها اوضاع بهتر نمیشه..باعث میشه سگهای ولگرد لباس شخصی هارتر بشن...

به امید دیدار در روز جهانی آزادی ایران .. برای مبارزه با اسرائیل صفتان

۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

همه می آییم

1-عجب نماز جمعه جالبی بود این هفته... روزی که کروبی از مردم دعوت کرد اینقدر جری نشدم که اینبار با این تهدیدات و شمشیر کشی مصمم شدم که برم... دیگه مطمئنم که از حضورم سوءاستفاده نمیشه... معلوم بود ترسیدند... امکان نداشت حتی با دعوت موسوی و کروبی و خاتمی اینقدر برای رفتن علاقه مند بشم... یاد اون کاسکوی بی ادبی افتادم که به صاحبش میگفت (ک.و.نت میخاره) صاحبش چند روز روی قفس رو پوشونده بود که حرف نزنه.. بعد رفت آروم گوشه پارچه رو بالا زد ببینه مرده یا زنده است... کاسکو فوری گفت ..دیدی گفتم ک.و .نت میخاره... دقیقا حکایت این روزهای ماست... مثل اینکه تن رژیم خیلی میخاره...
2- اعلام شده که اسناد کروبی جعلی بود.. من یه سوال دارم اگر جعلی بود چرا یه دفعه حمله کردید و همه رو غارت کردید.؟؟؟. میخواید دستگیرش کنید... این چرت و پرت ها رو نگین... گوش جد و آباد خودتون درازه...
3-حاج منصور ارضی شب نوزدهم این حرفها رو زده.. شب بیست و یکم هم بین رفقاش دعا کرده که خبر مرگ خاتمی و موسوی و کروبی زودتر برسه... لازم شد یه حکایت دیگه هم بگم... یه بنده خدایی بچه اش رو میبره حوزه که آخوند بشه... مسئول حوزه بهش میگه باید بچه ات رو ببری یک بار ترتیبش رو بدن... پدر محترم برای محکم کاری 3 بار میده ترتیبش رو میدن... وقتی برمیگرده مسئول حوزه ازش میپرسه انجام دادی؟؟؟ پدر بچه با افتخار میگه به جای 1 بار 3 بار انجام شد... طرف میگه بچه ات رو ببر این دیگه به درد آخوندی نمیخوره باید مداح شه... من فکر کنم پدر منصور ارضی در دوران بچگی خیلی بیشتر از این حرفها محکم کاری کرده باشه و خاطرات بدی رو برای حاج منصور به جا گذاشته باشه...دوستان ناراحت نشن.. من توی قشر مداح یه آدم حسابی ندیدم... همه شون شارلاتان و نون به نرخ روز خورند...
4-از چهارشنبه روزی 1 بار نامه دکتر سروش رو میخونم... واقعا بهترین و ملموس ترین نامه در چند ماه اخیر بود.. بیانیه های کروبی جالب بود و لذت بخش .. اما نگارنده این نامه معلوم بود که شایسته لقب دکتر بوده و هست... راستش دلم میخواد دکتر سروش رو از این به بعد همراه دکتر مصدق و شریعتی یاد کنم... نمیدونم الان ایرانه یا نه.. دوستان اگر خبر دارند بگن... اگر ایران باشه حتما میخوام برم پیشش.. ما که زمان دکتر شریعتی و دکتر مصدق نبودیم ... لااقل از وجود ایشان استفاده کنیم....
به امید دیدار در روز ملی آزادی(قدس سابق)

۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

تغییر

پارسال همین موقعها بود.. داشتم توی اتوبان رسالت میرفتم... ساعت حدود 12 شب بود... دیدم جلوی مصلی یه زن و مرد و یه بچه منتظر ماشین هستند... میدونستم اونوقت شب کنار اتوبان ماشین گیرشون نمیاد... سوارشون کردم... یه مرد با چهره خیلی مذهبی و یک خانوم کاملا محجبه با یه دختربچه شیرین زبون... میخواست بره میدان آزادی و وقتی شروع به صحبت کرد فهمیدم ناشر قرآن توی قم است و توی نمایشگاه غرفه داره... صحبت از دین مردم کرد و دل خیلی پری داشت... یک دفعه شروع کرد به نفرین کردن فرمانده و قسم خورد که اگر امام زمان بیاد اولین کسی که سر میبره همین نایب جعلی خودشه... باورم نمیشد .. با اون ظاهر چنین حرفهایی بزنه... معلوم بود خیلی اهل دین و مذهبه .. ولی از اینکه کسی رو به عنوان امام زمان بالای سرش گذاشتند عصبی بود... جالبتر اینکه همسرش از من ترسیده بود مرتب توی پهلوی شوهرش میزد و میگفت بسه ... وقتی داشت پیاده میشد حرفی زد که به دلم نشست... گفت من خادم مسجد جمکران هستم و روزانه برای ایران دعا میکنم... کاملا گیج شده بودم.. تا به حال از کسی با این شکل ظاهری چنین حرفهایی نشنیده بودم... خیلی ازش خوشم اومده بود.... معلوم بود از دین سوء استفاده نمیکنه و برای خدا میخواد...
این موضوع مربوط به پارسال بود و خیلی تعجب داشت .. ولی بعد از جریانات اخیر این افراد خیلی زیاد شدند... کسانی که دینشون رو دوست دارند و دلشون نمیخواد با نظریات خرافه ولایی نابودش کنند... الان دیگه تعجب نداره...
پ.ن1: پسر شهید بهشتی(یکی از بانیان همین قانون اساسی ) دستگیر شد و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت... این جمعه معلوم نیست فرمانده چی میخواد بگه...ولی اگر روز قدس بی تفاوت باشیم ... شک نکنید کروبی و موسوی دستگیر خواهند شد... البته این به منزله انفجار مردم خواهد بود... به خصوص که دانشگاههای خوبمون هم باز شده ...
پ.ن2: یک کتاب از جریانات اخیر در فایل پی دی اف تهیه شده ... از روز 20 خرداد تا چند روز پیش با تمام عکسها و بیانیه ها و وقایع .. 570 صفحه است... هر طور شده دانلود کنید .. خیلی عالیه.. یک سند فوق العاده... لینک دانلود
پ.ن3: این خبر رو بخونید .. اگر فیل-تر شکن ندارید .. فقط بگم که برای اجلاس سازمان ملل ...هموطنان مقیم نیویورک یک ایمیل درست کردند که هر ایرانی با صدای خودش بگه .. ا.ن رئیس جمهور من نیست...حتی الامکان به دو زبان بگید و به این آدرس بفرستید:
isnotmypresident@gmail.com این صداها روز سخنرانی ا.ن (اگه بتونه) پخش خواهد شد... نیویورک در انتظار یک تظاهرات بزرگ برای اون روزه....پس همین الان موبایلهاتون رو بردارید و صداتون رو ضبط کنید و به این ایمیل بفرستید...این کار رو حتما حتما انجام بدید .. البته نه فقط خودتون ... تمام کسانی که میشناسید و این عقیده رو دارند.. به خصوص کسانی که به اینترنت دسترسی ندارند...
پ.ن: نامه دکتر سروش رو هم از دست ندید ... بینظیره...

۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

اخبار ناخنکی 16 شهریور

بازم باید اخبار بگم...
1-مراسم سالگرد شهیدطالقانی قرار بود در حسینیه ارشاد روز چهارشنبه برگزار بشه که با دستور کودتاچیان لغو شد...مراسم سالگرد شهید قدوسی هم لغو کردند...
ناخنک: این هم موفقیتی دیگر ... دارم روحیه میگیرم... این لغو شدنها به جای ناراحتی شادی داره... نشون میده که قدرتمندیم و زودپز مردم در حال انفجاره...
2-دیکتاتور به دیدار دیکتاتور آمد...چاوز...
ناخنک: نمیدونم مرده شور بهشت زهرا مرده که این آشغال دوباره سر و کله اش پیدا شد...تازه حرم امام رضا هم میره.. راستی فکر کنم ا.ن یه زن دیگه توی مشهد گرفته مرتب اونجا میره....
3-این لینک رو ببینید و مراجعی که با مردم هستند بشناسید ..البته به جز ناطق...
ناخنک:این رو بدونید اگر اینها تازه کارند ..منتظری سالهاست که با مردمه...
4-اجلاس اروپا با طومار سبز و تظاهرات سبز محاصره شد....
ناخنک:دست هموطنان سوئد درد نکنه...منتظر نیویورکیم...
5-افشا گری کروبی تمامی نداره... کروبی سند آس رو میکنه.... در حالی که کمیته 3 نفره انکار میکنه...
ناخنک: قلب این جنبش در سینه کروبی است...
6-اعتماد ملی فاش کرد... دو عضو ستاد انتخابات کشور به نامهای آریا شکوه مسئول واحد اطلاعات و صبوری کارشناس امنیتی 80 روز است که در بازداشت به سر میبرند.. لینک خبر
7-امروز 16 شهریور ساعت 30/16 به دفتر ستاد پیگیری بازدداشت شدگان موسوی حمله کردند و تمام اسناد و تجهیزات رو غارت کردند...
ناخنک:معلومه همه اش دروغ بوده که از ترسشون تاراج کردند
پ.ن: گول نمایش دیشب صدا و سیما رو نخورید.. این نمایش فقط برای این بود که نظام رو تبرئه کنه و چند مامور رو قربانی لباس شخصیها و آمرانشون کنه ... اگر تمام اخبار واقعی رو هم پخش کنند دیگه فایده نداره... صدا و سیما تا زمانی که ایران به دست مردمش اداره نشه تحریمه...

۱۳۸۸ شهریور ۱۴, شنبه

خبر روحیه بخش

شما رو نمیدونم .. ولی من از لغو مراسم احیا توی مرقد اصلا ناراحت نشدم... همین چند روز پیش بود که نوشتم سرد شدیم... اما این خبر دوباره به من روحیه داد.. معلوم شد که اونقدرها هم توی لاک فرو نرفتیم... این اتفاق نشون داد که هنوز از ما میترسند... حتی به نوه امامشون هم رحم نمیکنند... اونقدر تحت فشارش میگذارند تا مراسمی که 20 ساله از تلویزیون پخش میشه امسال به علت برخی مشکلات!!! لغو بشه... پس معلومه که ترسیدند... خیلی هم ترسیدند... جالبتر اینکه امروز هم اعلام شد نماز عید فطر هم توی مصلی تهران لغو شده و برگزار نمیشه... راستش رو بخواین اگر راهپیمایی روز قدس رو هم تعطیل کنند من اصلا ناراحت نمیشم.. چون حالم از فلسطین و لبنان به هم میخوره... ولی تا اونجایی که میدونم مراسم احیا توی مصلی هم برگزار میشه... اونجا میشه حرکت کرد...
وزرای شایسته و لایق!!!!!! هم با دستور فرمانده رای اعتماد گرفتند... حکومت دیکتاوری ایران اسم برازنده ایست برای این نظام فاشیستی...
گیرم که مراسم احیا و عید فطر را تعطیل میکنید... با بازگشایی دانشگاهها چه میکنید؟؟؟؟؟
فکر میکردم مردم سرخورده شدند.... ولی این تصمیمات باعث میشه به قول یکی از دوستان مردم مثل زودپزی بشن که راه خروج هوای داخلش بسته شده باشه... یک انفجار وحشتناک ... شاید تا قبل از این با کمی ملایمت با مردم قضایا حل و فصل میشد و دیکتاتور با خیال راحت ادامه میداد... اما اینجوری با انفجار مردم .. خشک و تر میسوزند...
دانشجویان عزیز وزیر جدیدتون هم مبارک... ولی خواهشا بعد از بازگشایی تنبان نظام رو با خشونت کمتر درآورید....
افاضات ذوالقدر رو بخونید... مثل اینکه خبر نداره محبوب و منفور یعنی چی؟؟؟

۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

درخواست شکایت

با اینکه اکثر اخبار رو توی اینترنت میخونم .. ولی هر روز عادت دارم چند دقیقه ای رو جلوی روزنامه فروشی بایستم و تیترها رو بخونم... شاید واسه اینکه بفهمم از اخبار روز چقدر اجازه چاپ پیدا کرده و مردم به کدوم خبرها دسترسی دارند... دیروز روزنامه وطن امروز( متعلق به لجن پاش) رو دیدم... داشتم از تعجب شاخ در می آوردم.... صفحه اول روزنامه به طور کامل عکس استاد شجریان بود و بالاش نوشته بود (( مصاحبه با استاد آواز ایران .. محمد رضا شجریان)) نمیتونستم موضوع رو حلاجی کنم... اینکه شجریان خودش رو فروخته ... یا وطن امروز از بدبختی برای فروش بیشتر این کار رو کرده...
حتی یکی از همکارانم گفت خب میخریدی ببینی چیه؟؟ چی گفته؟؟ گفتم من اون روزنامه رو وقتی میخرم که بخوام آتیشش بزنم... هیچ وقت پولم رو حروم نمیکنم... تا عصر این موضوع من رو مشغول کرده بود...
وقتی رسیدم خونه طبق معمول فورا رفتم سراغ اخبار جدید... تا اینکه فهمیدم سایت دل آواز یه اطلاعیه داده و گفته این مصاحبه خیالی است و استاد چند روزه که به آلمان رفته... خیالم راحت شد ...تازه فهمیدم داستان چیه... فروش بی سابقه آلبوم استاد شجریان این حرامزاده رو به تکاپو انداخته که به نوعی شجریان رو خراب کنه... ولی هنوزم وقتی یاد اون صفحه و عکس میفتم هرچی فحش بلدم نثار وجود کثیفش میکنم....
در عوض من هم امروز رفتم و برای اولین بار یه آلبوم اورجینال سنتی خریدم... گویا هدف ثبت رکورد یک میلیون نسخه برای این آلبوم برای حمایت جانانه از استاد شجریانه.. اگر فکر کردید اینجا برای دانلود میذارم باید بگم اشتباه میکنید .. تشریف ببرید یه آلبوم بخرید و لذت ببرید....در ضمن به اینجا برید و ازش بخواهید از این لجن شکایت کنه...
پ.ن: تصمیمم برای تبلیغات منفی صدا و سیما جدی شده... میرم توی مغازه به عمد میپرسم از فلان کالا چه مارکهایی رو داری؟ وقتی جواب داد میگم اونهایی رو که توی تلویزیون آگهی میدن نمیخوام ... و یک مارک دیگه میخرم... یه راه دیگه هم هست .. این رو بدونید تبلیغات منفی خیلی خوب جواب میده... حتی در مورد کسانی که اصلا کاری به هیچ چیز ندارند و زندگی خودشون رو میکنند... مثلا وقتی کنار این افراد هستید صحبت برنج رو مطرح کنید و با اینکه تا به حال برنج محسن نخریدید بگید خریدم و اصلا خوب نیست و هزار عیب و ایراد روش بگذارید ( محض اطلاع صاحب امتیاز برنج محسن سپاهه) .. همین کار رو در مورد بانکها و هر چیزی که توی رسانه میلی تبلیغ میشه انجام بدید...
پ.ن2: کروبی توی آخرین بیانیه اعلام کرده که فردی که به عنوان مدرک تجاوز ارائه کرده بود .. ناپدید شده و گفته هر بلایی سر این فرد و خانواده اش بیاد به گردن مرتضوی و همراهانش است...
پ.ن3: صحبتهای جعفری فرمانده سپاه رو در اینجا ببینید... خیلی حرفهای جالبی زده... اگه حرفهاش درباره خاتمی و موسوی خوئینی درست باشه من شیفته خاتمی میشم... اگر واقعا میخواسته اینکارها رو بکنه باید دستش رو بوسید... جعفری فکر کرده ما ناراحت میشیم...