۱۳۸۸ مهر ۳, جمعه

کاش نیویورک بودم

بهتره زیاد جو زده نشیم... از ترفندهای رسانه میلی هم استفاده نکنیم... اینکه یه گوشه از تظاهرات رو بارها نشون بدیم و بگیم خیلی بودیم... قبول دارم تعداد خیلی بیشتر از سالهای گذشته بود.. چون سالهای گذشته فقط سلطنت طلبان و کمونیستها و مجاهدین میرفتند... ولی در مقایسه یا ایرانیان مقیم اونجا و آزادی اطلاعات و اعتراض این جمعیت خیلی کم بود... اگر 10 درصد افراد مقیم آمریکا میرفتند خیلی بیشتر میشد....ولی به هر حال همین تعداد هم خیلی خوب از خجالتش دراومدند... هتل محل اقامتش هم پیدا کردند و کاری کردند شب تا صبح کابوس (خواب مصباح) ببینه... کاش نیویورک بودم و تلافی میکردم... توی ایران مردم شجاعت رو معنی کردند... انتظار ما بیشتر بود... شاید برای همینه که دلم نمیخواد از ایران برم ..مبادا فراموش کنم...
هیچ وقت زندگی در خارج از کشور جزء رویاها و آرزوهام نبوده... دوست دارم همه جای دنیا رو ببینم ولی اصلا دلم نمیخواد برای همیشه اونجا زندگی کنم... یک بار هم به یکی از دوستان گفتم خاک ایران رو با بهشت عوض نمیکنم...خدا رو چه دیدید؟؟ شاید روزی مجبور شدم برم...
اگر برگردیم به 28 سال قبل و محل تولدم رو از خودم بپرسند باز هم ایران رو انتخاب میکنم ..ولی خواهش میکردم زمان رو تغییر بدن...یعنی 60 سال دیگه ... من به این موضوع ایمان دارم که در آینده نه چندان دور ..حتی شاید ما هم ببینیم.. ایران متحول خواهد شد ... و به این موضوع هم ایمان دارم ظلم موجود خیلی زودتر از وقتی که فکر میکنیم نابود میشه... و بعد از برقراری نظام مردمی.. ایران به سمت تحول خواهد رفت... ایران برای تبدیل به کشوری پیشرفته هیچ چیز کم نداره... دیگه از مالزی که بدتر نیستیم... کره جنوبی 30 سال پیش از دیدن شهر تهران حسرت میخورد و صادراتش یک ششم ایران بود .. و حالا صادرات کره جنوبی 15 برابر ایرانه...این از خدمات 30 ساله است!!!..
پ.ن: باور کنید من از فیل-تر شکن به خصوصی استفاده نمیکنم... همون الت-را سورف نسخه 5/9 ... که مرتب آی پی رو تغییر میده... در ضمن خیلی از اوقات هم کار نمیکنه... به خصوص بعد از روز جهانی ایران(قدس سابق)
پ.ن2: چقدر سخنرانی ا.ن جذاب بود.. صندلیها واسش دست میزدند .. چون آدم روش نبود...رکورد کمرتین شنونده رو در تاریخ سازمان ملل شکست ... حتی لبنانی ها هم سالن رو ترک کردند...
پ.ن3: خوشحالم از اینکه روز به روز به تعداد دوستانی که بلاگفا رو ترک میکنند اضافه میشه... بلاگفا علاوه بر اینکه تمام وبلاگهای معترض رو بسته.... روز ایران و فرداش هم بسته بود... یعنی هروقت ما دوست داریم بنویسید...دوستان من دیر اومدید.. ولی خوش اومدید

۱۲ نظر:

ترگل گفت...

قبول دارم، خیلی کم بودن نسبت به تظاهرات توی ایران، اما خب اون کاری که روی کامیون ها انجام داده بودن عالی بود عالـــــــی...
من موندم این ا.ن چجوری روش شد حرف بزنه فقط داشت واسه هیئت همراه خودشو چند تا آفریقایی حرف میزد

خانومی گفت...

خیلی خوبه که انقدر به آینده امیدواری. من اینجوری نیستم.

sarbazan sabz گفت...

سلام
منم مثل تو فکر میکنم...ه مقدار باید جمعت بیشتر بود...کجا میخوای بری!!! هیچ جا ایران نمیشه فکر نکنم جایی از دنیا بشه یافت که جوووناش اینقدر با غیرت و نترس باشن...
راستش اون روز که این عزیزان راهپیمایی کردند من از یه چیز ناراحت شدم و اونم اینکه سلطنت طلبان برای خودشان ینه میزدند نه برای ما...البته شاید تو و یا دیگران با من مخالف باشید...

ممنون که سر زدی...
به امید ازادی سبز...

آزاده گفت...

اما من واقعاً ترجیح میدادم توی یه کشور آزاد زندگی کنم ... نمی دونم کتاب "استاد عشق" را خوندی یا نه...
زندگی پروفسور حسابی ... اگه نخوندی حتماً بخون ... ببین آدمی که خارج از ایران اینهمه مدارج علمی و
اعتبار پیدا کرده و با اون ارزش و احترامی که اونجا براش قائل بودن،وقتی میاد ایران چطوری از همه جا رونده میشه ... و چه برخوردی باهاش میشه..
راست میگی ما تمدن و پیشینه ی قابل افتخاری داشتیم .. اما استبداد و دیکتاتوری این سالیان طولانی، به فرهنگمون هم آسیب رسونده ... خیلی طول میکشه تا درست بشه ... من ترجیح میدم از فضا و امکانات یه کشور آزاد استفاده کنم، توانایی های فردی خودمو ارتقا بدم و اونوقت به عنوان کسی که طعم آزادی رو چشیده، برای رهایی سرزمینم مبارزه کنم...

پ ن: من رتبه م 300 بود کلی ماتم گرفته بودم که چرا شیراز!(آخه رتبه آخرین نفر مجاز 1500 بود)روز ثبت نام دیدم چه خبره ..ملت با رتبه 140 هم اینجا قبول شدن!!! بعد کاشف به عمل اومد که رشته ی ما فقط تا رتبه ی 86، روزانه و شبانه میگیره!!!!
حالا خداییش این مملکت جای موندنه؟؟؟

man گفت...

ببين همين قدر آدم رو تو غربت جمع كني خودش خيليه اونجا ايران نيست همه كنار هم باشند اونجا تو يه كشور بيگانه ان ميدونم فشار اينجا اونجا نيست ولي شرايط اينجا رو نداره.يه سري ها اصلا رفتن تا اونجا از هيايهو دور باشن پس خودشون رو قاطي نمي كنن ولي اين جمعيت رو جمع كردن خودش خيليه تو يه كشور بيگانه...ما ابيد به درون ايران بچسبيم كه تو هر كشوري تو هر مراسم ارنگ سبز يه خبري ميشه...بايد قانع بود همينشم يعني پيروزي...

newsens گفت...

احساس غربت يه زهره ماريه كه تا گرفتارش نشي دركش نمي كني مخصوصاً تويه سفرهاي خارج كه ميري بعده يه هفته دلت مي خواد از جاش كنده شه و برگرده ايران، هيچ كجامثله اين خراب شده ي خودمون نميشه.

jiiiiiiigh گفت...

به نظر من بد نبود .. حداقلش همینکه صدای مخالفی در برابر اون همه ادعا بوده کافیه .. قبلا فک می کردم تنها جایی که باید زندگی کنم ایرانه .. ولی کم کم به این نتیجه رسیدم که اگه شرایطش بود میرم اون ور آب .. هرچند که مطمئنم نمی تونم طاقت بیارم ..
ولی من یه ترس بزرگ تو دلم هست و اون اینکه ایران و مردمانش و کلا حکمرانانش این آمادگی رو دارن که دیکتاتور بسازن .. اگه تو تاریخ دقت کنیم می بینیم که مردم ایران هرچند وقت به چند وقت یه دیکتاتور ساختن و خودشونو کشتن تا اونو نابود کنن .. این اواخر هم بازه های زمانی کوتاه و کوتاهتر شده ..

پـ.ـوریـ.ـا مـ.ـنـ.ـزه گفت...

:)

هاD گفت...

درست که میشه . امیدوارم به عمر من قد بده .
درست میگین. آلترا سرف بعضی وقت‌ها ناجور اذیت می‌کنه و سرعت رو پایین میاره .

فاطمه گفت...

من كه روز ايران تهران بودم..اما شيرازم فوق العاده شلوغ بوده..شيرازيام كم نميذارن...

مرگ بر ديكتاتور گفت...

سلام دوست عزيز،
درسته كه جمعيت مي توانست بيشتر باشد ولي حقا كم هم نبودند.
من هم با خودم مي گويم هيچ كجا ايران نمي شه و هيچ وقت از ايران نمي رم.ولي خيلي چيزاست كه آدمو از درون مي سوزونه.از مشكلات اقتصادي گرفته تا اجتماعي. هيچ كاريت بدون پارتي جور نمي شه ، كار پيدا نمي كني چون وقتي دانشگاه بودي ستاره دار بودي.روشن فكرها گوشه زندانند و تا دهنتو باز كني به جرم تشويش اذهان عمومي بايد بري زير دست يك مشت بازجو وحشي.كار نيست...عدالت نيست...به فكر دموكراسيه ديني هستيم ولي يكي نيست بگه دموكراسيه ديني اصلا وجود داره يا نه؟!
بايد به نظام سرمايه داري فحش بديم.چون يحتمل نظام سوسياليستي بهتره!آدم درس خونده اينجا گير نونشه...
جالب اينجاست كه با همه اين بدبختيها اكثرا با تمام وجود يك مشت از خاك كشورمونو مي پرستيم!
موفق باشيد و سبزانديش

Iran e Sarfaraz گفت...

سلام دوست جان.
با نظر شما در مورد نيويورك موافقم.
در مورد ايران و زندگي جاي ديگه من تصميم رو گرفتم كه برم. ممكنه به اين زودي ها نشه!! اما ميرم.
با اينكه من يه‌ آدم سوسيال دموكرات هستم و به شدت به ميهنم عشق ميورزم، اما ديگه خسته شدم... البته هنوز تحمل دارم.
من آرزوم از ايران رفتن نبود اما مدتي است كه بهش فكر مي كنم و به فكر عملي كردنش هستم.

در مورد ا.ن و سازمان ملل فقط كم مونده بود صندلي ها هم پاشن برن...

مدتي نبودم و نميستم...
شاد باشي.

به اميد پيروزي